شهادت حاج قاسم سليماني

مولودي ادبيات.مداحي ورزشي

شهادت حاج قاسم سليماني

۸۱ بازديد

در درندشت كوه پيچيده، ناله‌هاي مداوم بوران

شب، شب سوزي استخوان‌سوز است، مشت بر سينه مي‌زند طوفان

مانده در گوش دشت انگاري رد سم‌كوبه‌هاي شبديزي

 باز زين كرده رخش را رستم مي‌رود تا حوالي توران

 با كماني به دوش مي‌آيد بر تنش زخم ساليان مانده

آرش است و كنايه‌هاي مسير، آرش است و ستيغ كوهستان

از تب لهجۀ كويري مرد يخ دل‌هاي مرده مي‌شكند

بوي آلاله مي‌دهد دستش بس كه گل كاشته در اين گلدان

عطر بابونه‌هاي وحشي را با خودش از كوير آورده

مي‌برد بوي لاله را از فاو تا گذرگاه مرزي لبنان

آشناي غم دهاتي‌هاست دل صدها كپر به او قرص است

نام او جاري است از اروند، نام او جاري است تا جولان

 او كتاب مصور جنگ است، شرح تاريخ جانفشاني‌هاست

بومي خاك عشق و ايثار است آبروي هميشۀ كرمان

 شعله‌هاي چراغ بغدادي با نفس‌هاي باد مي‌ميرد

شب، شب سوزي استخوان‌سوز است، مشت بر سينه مي‌زند طوفان

 تا كه اين سوز كارگر نشود پيكرش، دشت را بغل كرده

 و زمين پر شد از تن مردي كه از او خالي است دست زمان

 در افق خون داغ پاشيده شرق آبستن است صبحي را

بوي بابونه مي‌وزد با باد مي‌پرد خواب از سر دوران

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.